اگر با فیلم های قبلی آرنوفسکی آشنایی داشته باشید مخصوصا Pi ، The Fountain ، Noah بطور مستقیم تر و در بقیه فیلم هایش تا حدودی به طور غیر مستقیم همیشه سعی کرده برای ایدئولوژی خودش فیلم بسازد و فیلم هایش را می شود در جهت ادای دین به عرفان کابالا که اعتقاد اصلی فیلمساز هست تفسیر کرد؛ مثلا زمانی که فیلم Noah ساخته شد اکثر افراد موضع گرفتند و این سوال را مطرح کردند که چرا آرنوفسکی سمتِ چنین  فیلمی رفته ولی اگر از این کارگردان شناخت بیشتری داشته باشید می دانید که روح متلاطمش آرام و قرار ندارد و برای ایدئولوژی ش حاضر است تن به هر کاری بدهد!! در فیلم Pi عددی که ریاضیدانِ در جستجوی خدا پیدا کرد را به عرفان کابالا رساند و در The Fountain بزرگترین ادای دینش را به کابالا انجام داد، شاید کابالایی ترین فیلم تاریخ! (می توانید این نقد را درباره آن بخوانید: inaghd.ir/post/The-Fountain-2006)

واقعیت این هست که فیلم Mother اوج اینگونه فیلم ها بود که صرفا با تفسیر سطحی با کتب عهدین رمزگشایی نمی شود و نیازمند تحلیل توسط افراد متخصص در حوزه عرفان ها و ادیان می باشد!

یک مورد خیلی مهم و جالب، شاید بد نباشد در موردش کمی فکر کنیم:
خدا که از این میزان گناه بنده هایش عاصی شده و از طرفی شیفته آنهاست، فرزندِ لاورنس را به آنها می دهد تا آرام شوند (در اینجا در نگاه اول لاورنس تبدیل به نماد حضرت مریم می شود و بچه ی او اشاره به حضرت مسیح! دارد) هنگامی که سراسیمه لاورنس در میان جمعیت دنبال فرزندش هست انسان ها گردن بچه را می شکنند و بعد آن را می خورند (اشاره به قربانی شدن مسیح برای گناهان انسان ها و خوردن گوشتش در مراسم کلیسا) حالا بگذارید با نگاه به شواهد و جزئیات باز هم دقیق تر شویم: 1- با توجه به زمانبندی اتفاقات درون فیلم، تولد بچه پس از جنگ های جهانی و دیگر حوادث آخرالزمانی دنیای مدرن رخ می دهد، 2- صدای الله اکبر! و هاللویا را در هنگام استقبال از بچه می شنویم، 3- تاکید آرنوفسکی که فیلمش با فیلم Rosemary's Baby رومان پلانسکی رابطه دارد، حتی یکی از پوسترهای اصلی فیلم از روی پوستر فیلم بچه‌ی رزماری کپی برداری شده (فیلمی که در آن بچه‌ی شیطان پا به زمین می گذارد!!). بنابراین می شود گفت که منظور آرنوفسکی در باطن همان منجی ای بوده که همه ادیان منتظرش هستند (زمانبندی اتفاقات طوری است که پس از این حوادث، زمان آمدن منجی است و نه به دنیا آمدن مسیح. مخصوصا اشاره عجیب آرنوفسکی به صدای الله اکبر در این سکانس! که با زمان بندی و تئوری دوم سازگاری بیشتری دارد، آن زمان که کسی الله اکبر نمیگفته!! که البته با همراه شدن با صدای هاللویا نشان از اینکه ادیان مختلف در انتظار برای این فرد هستند دارد) و بعد از آن اشاره فیلمساز به اینکه این پروژه هم شکست خواهد خورد و دقیقا بعد از آن هست که جهان به کلی نابود می شود و شروع دوباره چرخه را شاهد هستیم!!!