- “فیلم لگو“ داستان یک کارگر عادی را تعریف میکند که نامش “اِمِت“ است. درباره “امت“ این تصور وجود دارد که او همان فرد خاص و پیشگویی شده است. وی قرار است به مأموریتی بپیوندد که هدفش متوقف کردن دیکتاتور شروری است که میخواهد دنیای لگو را در یک حالت سکون ابدی فرو ببرد.
در شهر لگو، همه شهروندان لگویی، از دستوراتی تبعیت میکنند که در جعبهشان بوده است. همه آنها به دیگران، لبخند میزنند، و با همه دوست هستند و همکاری میکنند. هر روز ساختمان میسازند، اما دوباره خرابشان میکنند تا فردا بتوانند آنها را بسازند. نمادگرایی در این فیلم، بسیار واضح است. کتاب دستورات، نماد کتاب مقدسی است که از جانب خداوند نازل شده است تا افراد را سست و غافل نگه دارد. خداوند، دیکتاتوری معرفی میشود که میخواهد شهروندان لگویی، در جا بزنند و از همه خوشیها محروم باشند.
در این فیلم، “امت“ یک شهروند عادی است، اما قدرت ویژه ذهنی دارد. وی میتواند به شکلی مرموز با خدای اصلی که به شکل کودکی دلربا نشان داده میشود، ارتباط برقرار کند. فیلم، حاوی این فلسفه کابالیستی است که هر اتفاقی در سطح بالاتری از واقعیت، تأثیری روی واقعیت پایینتر در دنیای لگوها دارد. این فلسفه همان شعار کابالیستهاست، یعنی “مثل بالا، خیلی پایین” یا هرچه بالا هست، پایین هم هست. طبق این عقیده، تنها راه تغییر در دنیای مادی، دستکاری جادویی در حوزه ماورای طبیعی است
فیلم لگو به کودکان یاد میدهد که پیروی از قوانین و پایبندی به اخلاقیات، کاری غیرعقلانی است و باعث میشود از زندگی لذت نبرید. به عکس، آنچه اهمیت دارد، این است که خاص باشید؛ عضوی از گروه خواص روشنفکری که از مفاهیم قدیمی گناه و فداکاری، رها شدهاند و میتوانند بر اساس یک دانستههای یک آئین، زندگی کنند.
- داستان این انیمیشن من رو به شدت یاد فیلم ماتریکس انداخت. امت منجی ای است که خودش نیاز به نجات داره و باید کمکش کنند تا به خودآگاهی(بینش درونی)برسه. وایلد استایل یا لوسی رو میشه شبیه به ترینیتی دونست و ویتروویوس رو میشه معادل با مرفیوس در نظر گرفت.
یک تئوری خیلی معروف و بشدت رسانه ای وحود داره که میگه دنیا تصادفی خلق شده تو این انیمیشن هم جایی که امت به بینش بعدیش (دنیای انسان ها) میرسه در جایی پدر به پسرش میگه که همه اینا رو تصادفی به این شکل دقیق ساختی! این تئوری به ذهن آدم خطور میکنه.
- استفاده از GOSH بجای GOD که ای کاش فقط و فقط برای شوخی باشه ولی بعد از اینکه رابرت لوپز، آهنگساز ترانه برنده اسکار (Let It Go) ممنوع بودن استفاده از کلمه GOD رو تو ساخته های کمپانی دیزنی افشا کرد، کلا دید بدی در مورد استفاده زیاد از Gosh و Goodness تو ساخته های انیمیشنی پیدا کردم!
در نهایت باید بگویم که حجم فلسفه و مفاهیم به کار رفته در این اثر بشدت بالا هست که با یکبار دیدن و اطلاعات کم نمیشود یا حداقل کار من نیست که بتوانم بررسی اش کنم ولی در آینده شاید پس از دیدن قسمت های بعدی این اثر که در دست ساخت هست و رجوع به سه گانه ماتریکس نقدی مناسب برایش بنویسم و فعلا اگر دوست داشتید، این نقد رو هم می توانید نگاهی بیاندازید:
forum.bidari-andishe.ir/thread-33929.html
منابع کمکی: مشرق