آمریکا با برخورداری از دو مؤلفه قدرت در کنار هم یعنی قدرت رسانهای (نرم) و قدرت نظامی (سخت) تا به امروز توانسته بر بخش زیادی از جهان حکمفرمایی کند. این دو مؤلفه نیز در تاریخ معاصر آمریکا ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر داشتهاند. طی دهههای اخیر و با گسترش فنآوریهایی مانند اینترنت و فراگیری ابزارهایی مانند شبکههای اجتماعی، قدرت رسانهای آمریکا در نوک پیکان تهاجم واشینگتن به کشورهای دیگر قرار گرفته و قدرت نظامی به علت هزینههای سنگین اقتصادی و سیاسی چه در داخل این کشور و چه در جامعه بینالملل تنها در صورتی کاربرد پیدا میکند که قدرت رسانهای کاخ سفید اهداف آمریکا در کشور هدف را محقق نکند. در گزارش پیش رو جنبههای دیگری از تأثیرگذاری مستقیم پنتاگون بر فیلمهای هالیوودی را توصیف خواهیم کرد.
تصویر مخدوشی که هالیوود از واقعیت نشان میدهد انسان را به یاد تمثیل «غار» افلاطون میاندازد
«تام سکر» خبرنگار و محقق انگلیسی و «متیو آلفورد» در گزارشی مشترک تحت عنوان «افشاگری اسناد درباره چگونگی تبلیغ جنگ توسط هالیوود به نیابت از پنتاگون، سیا و آژانس امنیت ملی[۱]» به بیان یافتههای خود در کنکاش در میان هزاران سند جدیدی پرداختهاند که اخیراً تحت «لایحه آزادی اطلاعات» درباره نهادهای نظامی و اطلاعاتی آمریکا منتشر شدند.
سکر و آلفورد ضمن «حیرتانگیز» توصیف کردن یافتههای جدید خود، این یافتهها را نه تنها بیانگر ابعاد جدیدی از مسئله سانسور در تاریخ مدرن صنایع سرگرمی در آمریکا، بلکه نشانهای از نقش کمتر شناختهشده هالیوود به عنوان ماشین تبلیغاتی دستگاههای امنیت ملی این کشور میدانند و مینویسند: «ابتدای قرن ۲۱ و اولین باری که به رابطه میان سیاست، فیلم و تلویزیون نگاه کردیم، متفقالقول بودیم که صرفاً یک دفتر کوچک در پنتاگون وجود دارد که «در پاسخ به تقاضا[ی فیلمسازان]» به تولید حدود ۲۰۰ فیلم در طول تاریخ رسانههای مدرن کمک کرده است، آن هم با حداقل دخالت در فیلمنامه.» این دو سپس اذعان میکنند: «چهقدر بیخبر بودیم. یا به عبارت درستتر، چهقدر ما را فریب داده بودند.»
نویسندگان گزارش در ادامه توضیح میدهند که اخیراً به ۴۰۰۰ صفحه سند درباره پنتاگون و سیا دسترسی پیدا کردهاند که از نظر آنها «تیر خلاص بودند. این اسناد برای اولین بار نشان میدهند که دولت آمریکا در پشت صحنه بیش از ۸۰۰ فیلم مهم و بیش از ۱۰۰۰ برنامه تلویزیونی حضور داشته است.»
تحقیقات این خبرنگاران انگلیسی در قالب پروژه «اینسرجاینتلیجنس» (Insurge Intelligence) نشان میدهد: «دخالتهای دولت آمریکا شامل بازنویسی فیلمنامههای برخی از مشهورترین و محبوبترین فیلمهای تاریخ سینما از جمله سری فیلمهای «جیمز باند»، سری «تبدیلشوندگان» (Transformers) و فیلمهای دنیای «مارول» (Marvel) و «دیتکتیو کامیکس» (Detective Comics) [سریهایی مانند «سوپرمن»، «بتمن»، «مرد عنکبوتی» و غیره] میشود.» سکر و آلفورد تلویزیون آمریکا را هم از نفوذ دولت این کشور بینصیب نمیدانند و معتقدند: «دخالتهای مشابهی روی تلویزیونِ ارتشمحور آمریکا هم اِعمال میشود، از جمله در برنامههای پرطرفداری مانند سریال جنایی Hawaii Five-O، برنامه استعدادیابی America's Got Talent، برنامههای گفتوگومحور Oprah و Jay Leno، برنامه آشپزی Cupcake Wars و همچنین مستندهای متعددی در شبکههای پیبیاس، «کانال تاریخ» و بیبیسی.»
در ادامه گزارش میخوانیم: «به نظر میرسد هرگونه اشارهای به مفهوم خودکشی در ارتش، حتی یک جمله فیالبداهه و صرفاً طنزآمیز، اجازه ورود به فیلمنامه را ندارد و چیزی نیست که دفتر رابط هالیوود و پنتاگون با وجود آن در فیلم موافقت کند. البته کاملاً قابلدرک است که چرا چنین موضوعی برای وزارت دفاع، موضوعی حساس و خجالتآور است، به خصوص زمانی که آمار در برخی دورههای اجرای سیاست رو به گسترش و بیفایده «جنگ علیه تروریسم» نشان میدهد در این دورهها تعداد نیروهای آمریکایی که خودکشی میکنند از تعداد نیروهایی که در جنگ کشته میشوند، بیشتر بوده است.»
مهمترین ابزار اِعمال قدرت نرم آمریکا بدون شک هالیوود است که نه تنها وظیفه صادرات ارزشها و عقاید غربی و آمریکایی به سراسر جهان را به عهده دارد، بلکه با همکاری ارتش آمریکا موظف است تا قدرت نظامی این کشور را به گونهای مهندسیشده و اغراقآمیز به تصویر بکشد.
گزارش ادامه میدهد: «گستره این سانسور نظامی در صنعت سرگرمی آمریکا دقیقاً مشخص نیست، چراکه بسیاری از اسناد موجود در اینباره همچنان محرمانه نگه داشته شدهاند. اکثریت اسنادی که ما به دست آوردهایم، گزارشهای خاطرهگونهای از سوی دفاتر رابط پنتاگون با صنعت سرگرمی هستند که به ندرت به تغییرات ایجادشده در فیلمنامهها اشاره میکنند و اگر هم این کار را انجام بدهند، هرگز توضیحات صریح و مفصلی در اینباره ارائه نمیکنند. با این حال، همین اسناد نشان میدهند که وزارت دفاع آمریکا فیلمسازها را ملزم میکند تا همه فیلمهای تحت حمایت پنتاگون را پیش از اکران عمومی، در حضور نمایندگان وزارت دفاع به نمایش بگذارند و گاهی این فیلمها را حتی پس از تکمیل روند تولید نیز تغییر میدهد.»
واقعیت دیگری که از بررسی اسناد افشاشده مشخص میشود این است که «دخالت ارتش در هالیوود ماهیتی پیشدستانه دارد و وزارت دفاع دارد تلاش میکند تا خود را در ابتداییترین مراحل ساخت فیلم دخالت دهد «زمانی که شکل دادن شخصیتها و روایتهای داستانی مطابق با منافع ارتش، آسانتر است.» به این ترتیب، نفوذ وزارت دفاع آمریکا در صنعت سرگرمی این کشور منحصر به یک مرحله خاص از روند تولید محصولات نمیشود و قدرت پنتاگون در این زمینه با قدرت مدیرعاملهای استودیوهای بزرگ فیلمسازی برابری میکند.
سانسور تنها ابزار سیا برای دخالت در هالیوود نبوده است و عدم حمایت این سازمان از برخی فیلمها به معنای آن بوده که این فیلمها هیچگاه به مرحله تولید نرسیدهاند. سیا حتی برای آنکه یک سری مستند درباره «دفتر خدمات استراتژیک» (که سیا بعدها جانشین آن شد) ساخته نشود، برخی عناصر در شبکه سیبیاس را مأمور کرد تا استودیویی بزرگتر را ایجاد و استودیوی سازنده این سری مستند را از بازار رقابت خارج و برنامه تولید این مستندها را هم متوقف کنند. به این ترتیب، سیا مطمئن شد فعالیتهای دفتر خدمات استراتژیک از ارزیابی عمومی در امان میماند.
این خبرنگاران انگلیسی توضیح میدهند: «در مجموع، ما شاهد وجود یک دستگاه تبلیغاتی وسیع و نظامیسازیشده هستیم که بر سراسر هالیوود کنترل دارند. اگرچه ممکن است این کار رسماً سانسور تلقی نشود، چون روی کاغذ، فیلمسازها داوطلبانه تصمیم میگیرند تا تغییرات مدنظر پنتاگون و نهادهای جاسوسی آمریکا را در فیلمنامههای خود اعمال کنند، اما به هر حال دخالت این سازمانها در صنایع سرگرمی آمریکا نشاندهنده فشار شدید و اغلب ناشناختهای است که روایتها و تصاویری را شکل میدهند که [صدها میلیون نفر از] مردم چه روی پردههای بزرگ سینما و چه در صفحههای کوچکتر تلویزیونهایشان به تماشای آنها مینشینند.»
-----------------نظرات کاربران---------------------
به نظرم خیلی منطقی هستش که اینکار رو انجام بدن چون هرکس در دنیا این فیلم هارو میبینه قدرت نظامی آمریکا رو تصور میکنه پس باید روی فیلم ها نظارت کنند. اینو ما ایرانی ها هم باید یاد بگیریم و اصلا چیز بدی نیست نه اینکه فیلمی رو بفرستیم جشنواره بین المللی که تصویری کاملا منفی از ایران رو به نمایش میزاره